سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 از غنچه جمادی تا خروش خرداد - بسیجیان پایگاه شهید دهقانکار تنکابن


از غنچه جمادی تا خروش خرداد


 

ولادت نور

امام
خمینی همزمان با سالروز میلاد مسعود بانوی بزرگ اسلام، حضرت فاطمه (س) در
خانواده‏ای از اهل علم و تقوا و هجرت و جهاد، در خاندانی از سلاله زهرای
اطهر (س)، در شهر خمین دیده به جهان گشود.

پدر بزرگوار
امام خمینی، آیت الله سید مصطفی موسوی از معاصران مرحوم آیت الله العظمی
میرزای شیرازی، پس از آنکه سالیانی را در نجف اشرف به تحصیل علوم و معارف
اسلامی پرداخته و به درجه اجتهاد نایل آمده بود، به ایران بازگشت و در شهر
خمین ملجأ و هادی مردم در امور دینی گشت.

در حالی که
بیش از 5 ماه از ولادت آقا «روح الله» نمی‏گذشت، طاغوتیان و خوانین تحت
حمایت عمال حکومت وقت، ندای حق طلبی پدر را که در برابر زورگوییهایشان به
مقاومت برخاسته بود، خاموش کرده و وی را در مسیر خمین به اراک به شهادت
رساندند.

بدین ترتیب، امام خمینی از اوان کودکی با رنج
یتیمی آشنا و با مفهوم شهادت رو به رو گردید و پس از شهادت پدر بزرگوارش،
دوران کودکی و جوانی را تحت سرپرستی مادر با ایمانش، بانو هاجر که خود از
خاندان علم و تقوا و از نوادگان مرحوم آیت الله خوانساری ـ صاحب کتاب زبدة
التصانیف ـ بود و همچنین نزد عمه بزرگوارش صاحبه خانم که بانویی شجاع و حق
جو بود، رشد کرد.

21/11/1281 ـ 12 ذیقعده 1320

مجتهد شهید

آیت
الله سید مصطفی موسوی پدر بزرگوار امام خمینی در راه خمین ـ اراک، مورد
سوء قصد گروهی از اشرار منطقه قرار گرفت و بر اثر اصابت چند گلوله به کتف
و کمر در سن 47 سالگی به شهادت رسید.

مرحوم سید مصطفی فرزند علامه جلیل القدر مرحوم سید احمد موسوی است که به گفته برخی، از خاندان جلیل صاحب «عبقات الانوار» می‏باشد.

ایشان
تحصیلات خود را در نجف اشرف و سامرا در زمان میرزای شیرازی پیگیری نمود و
جزء علما و مجتهدان عصر خود قرار گرفت. از اجازه‏ها و اوراق و کتابهایشان
استفاده می‏شود ایشان به درجه اجتهاد رسیده و لقب «فخر المجتهدین» گرفته
بود.

وی پس از بازگشت از نجف اشرف و از سال 1312 تا
1320 ق که در خمین سکونت داشت، رهبری و هدایت اهالی خمین و حومه را به
عهده می‏گیرد و مشغول اداره امور مردم می‏گردد.

پدر
بزرگوار بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در مدت اقامت خود در خمین، به شدت
در مقابل زورگوییهای ظالمان و خوانین منطقه ایستادگی می‏کرد و در راه دفاع
از مردم مظلوم از هیچ کوششی دریغ نمی‏نمود، تا اینکه در سال 1320 در حالی
که به همراه عده‏ای سوار و تفنگدار جهت مطلع کردن عضد السلطان حاکم اراک و
خمین از اوضاع و احوال نابسامان خمین و روستاهای اطراف، عازم اراک بود، در
بین راه توسط دو سرکرده خوانین (جعفر قلی خان و رضا قلی خان) مورد حمله
قرار می‏گیرد و در اثر اصابت تیر به لقاء الله می‏پیوندد.

جنازه ایشان پس از انتقال به نجف اشرف، با حضور علما و مردم به خاک سپرده شد.

قاتلان،
پس از ارتکاب جنایت ددمنشانه خود، متواری گشته، ولی پس از مدتی دستگیر و
به زندانی در تهران منتقل شدند. یکی از آن دو در زندان فوت کرد و فرد دیگر
به واسطه پیگیری قاطعانه و مستمر بستگان آن شهید، به اعدام محکوم شد و به
جزای خود رسید.

ایشان دارای سه پسر و سه دختر بود.
پسرها عبارتند از: سید مرتضی، معروف به آیت الله پسندیده؛ سید نورالدین که
از محترمان مقیم تهران بود و سید روح الله ـ امام خمینی ـ که آخرین فرزند
آن مرحوم می‏باشند.

1288 ش ـ 1327 ق

آغاز تحصیل

امام
خمینی به منظور تحصیل دروس ابتدایی در سن 7 سالگی عازم مکتبخانه آخوند
«ملا ابو القاسم» در خمین شد و ادامه درس و آموزش را نزد «آقا شیخ جعفر»
شاگردی کرد و آنگاه وارد مدرسه شد و تمرین و آموزش خط را نزد استاد «آقا
حمزه محلاتی» فرا گرفت و قبل از پانزده سالگی تحصیلات دبستان را به پایان
برد.

1336 ق

درگذشت مادر

والده
فاضله و مکرمه امام خمینی، بانو هاجر خاتون در این سال عالم فانی را وداع
گفت . مرگ مادر در حالی اتفاق افتاد که امام خمینی بیش از پانزده سال از
عمر خود را نگذرانده بود. این پیشامد اندوهی جانکاه بر چهره امام نشاند،
امام هیچ یک از رنجها و سختیها و سیل حوادث روزگار او را در زندگی متزلزل
نساخت و وی در سایه اعتماد به نفس، به کسب پیشرفت و تکامل و تحصیل علم و
دانش و فضیلت پرداخت.

«هاجر خاتون» بانوی با ایمان و بزرگواری بود که نگهبان و مربی یتیمانش که کوچکترین آنها «روح الله» چند ماهه بود، شد.

وی
استوار ایستاد و از فرزندانی خرد و ناتوان، زنان و مردان بزرگ و پاکدامنی
تربیت کرد که فرزند کوچکتر او، حکومت دو هزار و پانصد ساله شاهنشاهی را به
زباله‏دان تاریخ فرستاد و قرن بیستم را با قیام الهی خود زیر و رو کرد.

ایشان
با همیاری و کمک «صاحبه خانم» عمه بزرگوار امام، پس از شهادت پدر امام
خمینی به منظور اجرای عدالت و خونخواهی شهیدشان سفری مخاطره آمیز را آغاز
کردند و در پایتخت با استقامت و شهامت خویش آنقدر ماندند تا سرانجام عدالت
را درباره قاتل آیت الله شهید اجرا کردند.

1336 ق

درگذشت عمه امام

در این سال بانو «صاحبه خانم» عمه بزرگوار امام خمینی در اثر بیماری دار فانی را وداع گفت.

عمه مکرمه امام شیر زن دلاور و شجاعی بود که در برابر دزدان و اشرار می‏ایستاد و کلامش همچون فرمانده‏ای متنفذ بود.

آیت الله پسندیده در خاطرات خود از وی به عنوان «عالمه با شهامت» نام می‏برد.

مقبره
این بانوی مؤمنه و فاضله در کنار قبر مادر بزرگوار امام خمینی در «خاکفرج»
در جوار امامزاده احمد از نوادگان امام سجاد (ع) قرار گرفته است.

1339 قهجرت به اراک


امام
خمینی پس از آموزش صرف و نحو و منطق به مدت سه سال در محضر برادر بزرگش
(آیت الله سید مرتضی پسندیده) رهسپار حوزه علمیه اراک که تحت زعامت مرحوم
آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی رونق بسزایی داشت، شد و در محضر
اساتید فن به آموختن ادبیات مشغول گردید .

ایشان
فراگیری کتاب مطول را نزد مرحوم «شیخ محمد علی بروجردی» و ادامه منطق را
نزد مرحوم «حاج شیخ محمد گلپایگانی» و شرح لمعه را نزد مرحوم «آقای عباس
اراکی» آغاز کرد.

همچنین ایشان از محضر اساتید دیگری
همچون «آقا میرزا محمود افتخار العلما» ، «آقا میرزا مهدی داعی» و «میرزا
رضا نجفی خمینی» استفاده نمود.

فروردین 1300 ـ رجب 1340 ق

هجرت به قم

امام
خمینی همزمان با هجرت آیت الله حائری یزدی به قم، رهسپار حوزه علمیه قم
گردید. ایشان پس از ورود به قم در مدرسه «دار الشفا» مسکن گزید و در حوزه
تازه تأسیس آن سامان تحصیلات خود را با جدیت دنبال نمود و به سرعت مراحل
تحصیلات علوم حوزوی را نزد استادان طی کرد و از محضر اساتیدی بزرگ همچون
مرحوم آقا میرزا محمد علی ادیب تهرانی، آیت الله سید محمد تقی خوانساری و
آیت الله سید علی یثربی کاشانی بهره برد.

1345 ق

شرکت در دروس عالی

امام
خمینی پس از اتمام دوره سطح، شرکت در درس خارج آیت الله حائری را آغاز
نمود. در محضر آن استاد بزرگ بود که توانست سطوح عالی علمی و مبانی فقهی و
اصولی خود را تحکیم و تکمیل نموده و به درجه اجتهاد برسد.

هنگام
رحلت آیت الله حائری در سال 1355 که امام در 35 سالگی بود، دارای مبانی
متقن، محکم و مستقل بود و در زمره فضلای نامی و نوابغ علمی حوزه قرار داشت.

ایشان
علاوه بر مقام ممتاز فقاهت، در علوم هیأت و فلسفه، حکمت و عرفان و اخلاق
نیز دارای مهارت ویژه و تخصصی کامل بود. استاد ایشان در علوم هیأت و
ریاضیات و فلسفه، مرحوم حاج سید ابوالحسن رفیعی قزوینی بود. امام ادامه
این دروس، به اضافه علوم معنوی و عرفانی را نزد مرحوم آقا میرزا علی اکبر
حکمی یزدی آموخت و عروض، قوافی و فلسفه اسلامی و غرب را نزد مرحوم آقا شیخ
محمد رضا مسجد شاهی اصفهانی و اخلاق و عرفان را مقداری نزد مرحوم آیت الله
حاج میرزا جواد ملکی تبریزی و عالیترین سطوح عرفان نظری و عملی را به مدت
شش سال نزد مرحوم آیت الله آقا میرزا محمد علی شاه آبادی فرا گرفت.

امام
خمینی علاوه بر دروس رایج حوزه، به دلیل توجه به مسایل علمی و فرهنگی خارج
از حوزه و مجامع روشنفکری و دانشگاهی در سن 26 سالگی به آموختن فلسفه
داروین و نقد آن نزد مرحوم آیت الله حاج شیخ محمد رضا نجفی اصفهانی مسجد
شاهی پرداخت.

بنا به گفته برخی، امام مدتی را نیز صرف فراگیری زبان انگلیسی کرد.

1347 ق

آغاز تدریس فلسفه و عرفان

امام
خمینی تدریس کتب فلسفی را در سن 27 سالگی آغاز نمود، لیکن دقت و احتیاط
کامل را در انتخاب شاگرد و کتاب مورد بحث می‏نمود. ایشان مقید بود در مجلس
درس، افراد لایق و فاضل و معتقد شرکت نمایند. امام دایما با برگزاری
امتحان کتبی و شفاهی، میزان فراگیری شاگردان را کنترل می‏نمود و در صورت
احراز عدم شایستگی، از شرکت آنان در مجلس درس جلوگیری می‏کرد.

ضمنا همزمان با تدریس فلسفه، برای افراد شایسته و مورد اعتماد به طور خصوصی بحثی از علوم عرفان را نیز شروع کرد.

1307 ش ـ 1347 ق



نوشته شده توسط :

نظرات ديگران [ نظر]

سه شنبه 87 خرداد 7 ساعت 1:57 صبح

 


 

سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بسم الله الرحمن الرحیم X

 :منوی اصلی :

  امروز: 2 بازديد  

  ديروز: 0 بازديد
  مجموع : 8257 بازديد


 صفحه اصلي
پست الكترونيك
پارسي بلاگ

ورود به مدیریت
درباره من


:درباره ی من :

بسیجیان پایگاه شهید دهقانکار تنکابن


درباره : این وبلاگ متعلق به بسیجیان پایگاه مقاومت شهید دهقانکار مسجد جامع حوزه امام موسی بن جعفر ناحیه مقاومت شهرستان تنکابن


 :پیوندهای روزانه  :





: لوگوی وبلاگ :

از غنچه جمادی تا خروش خرداد - بسیجیان پایگاه شهید دهقانکار تنکابن




: لینک دوستان من :



:لوگوی دوستان من :



:آرشیو یاداشت ها :



:نوای وبلاگ :


 :پشتیبانی و طراحی  :

وبلاگ قالب

وبلاگ حب الحسین اجننی

ما صاحبی داریم

 

 

 


<-BlogCustomHtml->